أ. دوران كودكي و جواني
پس از رحلت مادر، سرپرستي پيامبر(ص) را حضرت عبدالمطلب(ع)، جد بزرگوارشان بعهده گرفتند، اما ديري نپاييد كه ايشان نيز دار فاني را وداع گفتند و حضرت محمد(ص) در سن هشت سالگي تحت كفالت عموي خود ابوطالب(ع) قرار گرفتند. حضرت رسول(ص) دوران جواني خود را در كنار ابوطالب(ع) كه بيش از ديگر عموها به پيامبر(ص) علاقه و محبت داشت سپري كردند. درباره ابوطالب(ع) گفته اند كه حضرت(ص) را بيش از فرزندان خود دوست داشت، همه جا همراه او بود و او را در كنار خود ميخوابانيد.
در سن دوازده سالگي بود كه حضرت(ص) به همراه عموي خود(ع) عازم شام شدند و در حين اين سفر همراهان كاروان بيش از پيش با شخصيت حضرت(ص) آشنا شدند. در بين راه، كاروان شام در نزديكي صومعه بحيرا كه راهبي عالم به كتب آسماني بود سكني گزيدند. بحيرا متوجه شد كه لكه ابري در آسمان بر روي درختي كه پيامبر(ص) در زير آن استراحت ميكردند سايه انداخته لذا در صدد برآمد كه درباره حضرت(ص) بيشتر اطلاع پيدا كند. براي اهل كاروان غذايي مهيا كرده و همه اهل كاروان را براي صرف غذا دعوت نمود اما هنگام غذا پيامبر(ص) به علت كمي سن در مجلس حضور نيافته بود، بحيرا كه آنچه را انتظار داشت در ميان آنها نيافت سراغ شخص ديگري را گرفت و بر حضور او اصرار ورزيد. هنگام آمدن حضرت(ص) همان لكه ابر بر مسير ايشان سايه ميانداخت. بحيرا با مشاهده اين صحنه و مباحثه كوتاهي با حضرت(ص) پي به مقام نبوت حضرت(ص) برد. اين راهب ضمن اكرام حضرت(ص) دعا كرد كه خداوند ايشان را به مكه برگردانده و ايشان را از آزار قوم يهود در امان نگه دارد.
با گذشت سالها حضرت(ص) در ميان قوم خود به صدق، امانت و خلق نيكو مشهور گشته و مردم در مشكلات خويش از راهنمائيهاي وي بهره مي جستند. تاريخ به ياد دارد كه پس از تعمير كعبه هنگاميكه بين سران چهار قبيله عرب بر سركسب افتخار نصب امانت مقدس حجرالاسود نزاع درگرفت، حضرت پيامبر(ص)با نفوذ و صلابت رأي چگونه سران قبائل را در اين افتخار شريك كرده و از اختلاف بين قبائل جلوگيري كردند.
حضرت(ص) خود سنگ را در جاي خويش قرار دادند.
از ديگر وقايع دوران جواني آشنايي حضرت(ص) با خديجه بنت خويلد(ع) بود كه به سفارش ابوطالب(ع) و عده اي از برادرانش با مقداري از اموال خديجه(ع) به تجارت پرداخت و تمام افرادي كه با ايشان به سفر شام رفته بودند از بركت وجود حضرت(ص) سود جستند. پيامبر اكرم(ص) در سن 25سالگي با حضرت خديجه(ع) ازدواج نمودند.
در تمام اين سالها خداوند حافظ و پشتيبان حضرت(ص) بود كه در آينده بار مسئوليت عظيم هدايت جامعه بشري را اين وجود اقدس به وديعه خواهد داشت.
"الم بجدك يتيما فآوي و وجدك ضا لافهدي و وجدك عائلاً فاغني"
"آيا خداوند تو را در يتيمي پناه نداد و تو را كه گمشده اي بودي هدايت نفرمود و تو را كه نيازمند بودي بي نياز نكرد؟"
ب. مقدمات بعثت
رفته رفته آثار نبوت در حضرت(ص) ظاهر مي شد و خصائص نبوت به وضوح در وي به چشم مي خورد. گاهي صدايي مي شنيدند و ساعتها در غار حراء به عبادت و تفكر مشغول بودند.
در كتاب مناقب شهر آشوب آمده است كه حضرت(ص) قبل از بعثت داراي بيست خصلت بوده اند كه هريك به تنهايي براي يك فرد باعث افتخار و سربلندي است.
"كان النبي(ص) قبل المبعث موصوفاً بعشربين خصلة من خصال الانبياء لوانفرد واحدٌ باحدها لدل علي جلاله، فكيف من اجتمعت فيه، كان نبياً اميناً صادقاً حاذقاً اصيلاً نبيلاً مكيناً فصيحاً نصيحاً عاقلاً فاضلاً عابداً زاهداً سخياً مكياً قانعاً متواضعاً حليماً رحيماً غفوراً صبوراً موافقا مرافقا لم يخالط منجماً و لا كاهناً ولا عيافاً" (بحار ج16)
" ... او پيامبري امين، راستگو، ماهر، با اصالت، با فضيلت، با منزلت، فصيح، دلسوز، عاقل، فاضل، عابد، زاهد، سخاوتمند، اهل مكه، با قناعت، متواضع، بردبار، مهربان، بخشنده، صبور، همراهي كننده و نرم بود. او هيچگاه با منجمين، ساحرين و پيشگويان نشست و برخاست نداشته است".
مقام پيامبر (ص) و بعثت
"اقرا باسم ربك الذي خلق. خلق الانسان من علق. اقرا و ربك الاكرم"
اين ندايي بود كه سكوت ساعتها عبادت و مناجات پيامبر(ص) در غار حرا، را شكست و بزرگترين ضربه را بر جرثومه شيطاني وارد آورد. آري هنگام وحي فرا رسيد و حضرت محمد(ص) به پيامبري اين مسئوليت عظيم الهي مبعوث گشت و در اين هنگام بود كه ناله و فرياد شيطان براي سوّمين بار به آسمان رسيد.
عن ابي عبدالله(ع) قال:
"رنّ ابليس اربع رنان، اولهنَّ يوم لعن و حين اهبط الي الارض وحين بعث محمد(ص) علي حين فترةِ من الرسل و حين انزلت ام الكتاب" (بحار ج18)
امام صادق(ع) فرمودند:
ابليس چهار مرتبه ناله كرد، اولين بار هنگاميكه مورد لعنت خدا قرار گرفت، سپس در روزي كه به زمين رانده شد و سومين بار هنگام بعثت پيامبر اكرم(ص) و بالاخره هنگام نزول امّ الكتاب.
مكان و زمان و شرائط بعثت حضرت رسول(ص) حاكي از مسئوليتي دشوار و مأموريتي بسيار مهم بود چرا كه از زمان آدم(ع) تا بعثت حضرت عيسي(ع) پيامبران(ع) به دنبال هم مبعوث گشته و مردم را از گمراهي نجات مي دادند اما از آن زمان تا هنگام بعثت مدتي طولاني بود كه پيامبري مبعوث نگشته، مردم در تاريكي وناداني فرورفته، گمراهي به حدّ نهايي خود رسيده و فتنه ها جهان را به كام خود بلعيده و همه كارها و امور را متفرق و متزلزل كرده بود.
"ارسلهُ علي حين فترةٍ من الرسل و طول هجعة من الامم و اعتزامٍ من الفتن و انتشار من الامور" (نهج البلاغه)
خداوند او را پس از فترتي از پيامبران و تاريكي طولاني در امتها و فتنه هاي اساسي و پراكندگي امور ارسال و مبعوث گردانيد.
و خداوند براي اين مسئوليت بزرگ، بهترين بنده خود را همراه با كامل ترين شريعت و جامع ترين اديان براي اكمال و اتمام دين و احكام الهي مبعوث كرد و به قوت ايمان و اراده پولادين و همت بلند، هوشمندي و كياست و تقوي و ورع او آگاهي داشت و مي دانست كه بعد از او ديگر نيازي به وحي نخواهد بود و او را انتخاب نمود و او را خاتم الانبياء قرار داد و بر دو گروه بزرگ بندگان (انس و جن) مبعوث گردانيد.
"الي ان انتهيت بالامر الي حبيبك و نجيبك محمد صلّي الله عليه و آله فكان كما انتجبته سيد من خلقته و صفوه من اصطفيته و افضل من اجتبيته و اكرم من اعتمدته قدمته علي انبيائك و بعثته الي الثقلين من عبادك" (دعاي ندبه)
تا اينكه (اي خدا) امر را بواسطه محبوب و برگزيده ات محمد كه درود خدا بر او و خاندانش باد تمام كردي. پس همانگونه كه تو انتخابش كردي او برترين مخلوق تو و برگزيده ترين برگزيدگانت و بهترين انتخاب شده و بزرگوارترين كساني است كه به آنها اعتماد كردي. او را بر همه پيامبرانت مقدم كردي (از لحاظ مقام) و او را به هر دو گروه بندگانت (جن و انس) مبعوث كردي
خداوند او را در قرآن خاتم الانبياء و رسول الله معرفي كرده و به مردم تأكيد ميكند كه او پدر هيچ يك از مردان شما نيست.
"ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسولُ الله و خاتم النبيين" (احزاب 40)
رسالت او مرز زمان و مكان را در هم دريده و بر همه جهانيان تا قيام قيامت مبعوث گرديده. آري او پيشتاز انبياء در فضيلت و آخرشان در بعثت بود.
عن ابي عبدالله(ع) قال:
"ان بعض قريش قال لرسول الله(ص) باي شيئ سبقت الانبياء و فضلت عليهم و انت بعثت آخرهم و خاتمهم؟
قال(ص):
اني كنت اول من اقر بربي جل جلاله و اول من اجاب حيث اخذ الله ميثاق النبيين و اشهدهم علي انفسهم الست بربكم قالوا بلي فكنت اول نبي قال بلي فسبقتهم الي الاقرار بالله عزوجلّ"
امام صادق(ع) فرمود:
عده اي از قريش از پيامبر(ص) سوال كردند كه چگونه از پيامبران(ع) پيشي گرفتي در حاليكه تو آخرين آنها هستي؟
پيامبر(ص) فرمودند: من اوّل كسي هستم كه به خداوند ايمان آورده و نخستين كسي هستم كه هنگام ميثاق پيامبران(ع) جواب "بلي" دادم و من بر اقرار به ربوبيت خداوند بر ديگران سبقت گرفتم.
پيامبر اسلام(ص) اولين مخلوق خدا و نور خدا در ميان بندگان هستند و قبل از خلقت آدم به رسالت برگزيده شده بودند.
"كنت نبيا و الآدم بين الماء و الطين"
من پيامبربودم درحاليكه آدم درحال خلق شدن بود
خداوند از بين مخلوقات ايشان را انتخاب كرد و اسم حضرت(ص) را از اسم خود نام نهاد و نام ايشان را قرين نام خود قرار داد.
قال رسول الله(ص):
"لما اسري بي الي السماء، قال لي العزيز الجبار: يا محمد اني اطلعت الي الارض اطلاعة فاخترتك منها و اشتققت لك اسماً من اسمائي لا اذكر في مكان الاّ ذكرت معي فانا محمود و انت محمدّ…" (بحار ج16)
پيامبر (ص) فرمودند: هنگام معراج من به آسمان، خدا فرمود: اي محمد من به اهل زمين نظر كردم و از بين آنها تو را انتخاب كردم و نامي از نامهاي خودم براي تو مشتق كردم هيچگاه در جايي ياد نمي شوم مگراينكه تو هم با من ذكر شوي من محمود هستم و تو محمد.
... ادامه دارد ...
No comments:
Post a Comment