امام علی (عليه السلام ) فرمودند :
بر خواهش نفست غلبه كن ، حكمت الهى برايت كامل مىشود.
(غرر الحكم ج 1 فصل دوم ح 49)
|
| برنامه ارسال مطالب اينجانب در هفته به شرح ذيل است : روزانه : ديدنيها شنبه : آزادی از منظر شيعه يكشنبه : ارتباط با ارواح دوشنبه : اصالت مهدويت در اسلام سه شنبه : رهنمودها و دانستنيها چهارشنبه : ديوان حافظ پنج شنبه : آشنايی با پيامبر اسلام جمعه : امامت و غيبت از ديدگاه علم کلام | |
آزادى از منظر شيعه
قسمت ششم - آخر
تكليف الهى با آزادى بشر مخالفتى ندارد
با توجه به گفتار گذشته، روشن شد كه بهترين قانونى كه مىتواند راه بهكارگيرى آزادى را به انسان بياموزد و او را از قيد و بند شهوات و زندان طبيعت و اسارت غضب رها سازد، قانون الهى است كه توسط پيامبران به بشر ابلاغ مىشود. ضمن اينكه سفارشهايى هم از قرآن و حديث درآسان بودن دين و سخت نبودن دستورات خدا شده است:
«يريدالله بكم اليسر و لايريد بكم العسر»، (38) خداوند آسانى را براى شما خواسته است و سختگيرى را نخواسته است.
«و ما جعل عليكم فى الدين من حرج»، (39) خداوند در دين بر شما سختى قرار نداده است.
و امام سجاد عليه السلام فرمود: «واعلم ان الله يراد باليسر و لايراد بالعسر كما اراد بخلقه التيسير و لم يرد بهم التعسير»، (40) و بدان خدا را با آسانگيرى بايد پيروى كرد نه با سختگيرى، چنانچه خداوند از بندگانش آسانگيرى را خواسته و سختگيرى را براى آنها نخواسته است. و همچنين قواعد عقلى، اصولى، كلامى و فقهى بسيارى كه براى آسانگيرى تكاليف انسان، تشريع شده است كه به عنوان نمونه، 54 قاعده را در فقه مىتوان نام برد.
بنابراين، هر چند خداوند براى هدايتبشر و سعادت انسان، تكاليفى را بر عهده وى نهاده است; ليكن آزادى و حق انتخاب را از او نگرفته است و در انتخاب راه هدايت و يا چاه ضلالت، او را آزاد گذاشته است:
«انا هديناه السبيل اما شاكرا او كفورا»، (41) ما به انسان راه را نشان دادهايم; خواه سپاسگزار باشد و يا ناسپاس.
و حتى اين آزادى تا اندازهاى است كه حق انتخاب دين را نيز به مردم واگذار كرده است: «لا اكراه فى الدين قد تبين الرشد من الغى فمن يكفر بالطاغوت و يؤمن بالله فقد استمسك بالعروة الوثقى لا انفصام لها والله سميع عليم»، (42) در انتخاب دين اكراه نيست، راه رشد از گمراهى روشن و جدا شده است، پس هر كس به طاغوت كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكم چنگ زده، از آن جدا شدنى نيست و خداوند شنوا و داناست.
خداوند به انسان اراده عنايت فرموده و او را آزاد گذاشته است; او مىتواند خدا را انتخاب كند يا شيطان را، آخرت را يا دنيا را، بهشتيا جهنم را، سعادت يا شقاوت را، سرافرازى يا سرافكندگى را.
«تريدون عرض الدنيا والله يريد الآخرة»، (43) شما متاع دنيا را مىخواهيد و خداوند آخرت را براى شما مىخواهد.
«و من يرد ثواب الدنيا نؤته منها»، (44) هر كس پاداش دنيايى را بخواهد، بهرهاى از آن را به او مىدهيم.
«و من يرد ثواب الآخرة نؤته منها»، (45) هر كس پاداش آخرت را بخواهد، بهرهاى از آن را به او مىدهيم.
اين آيات وديگر آياتى كه در اين زمينه نازل شده است، به ما نشان مىدهد كه تحميل عقيده بر كسى مجاز نيست و اصول دين و اعتقادات بايد با انديشه و استدلال پذيرفته شود يا نه با زور و اجبار:
«من كان يريد الحياة الدنيا و زينتها نوف اليهم اعمالهم فيها»، (46) هر كس زندگى و زيور دنيا را بخواهد، پاداش كارهاى او را در اين دنيا به او مىدهيم وليكن هر كس آخرت را بخواهد و براى آن تلاش كند، خداوند او را كمك كرده و بر پاداش او مىافزايد.
«و من كان يريد حرث الآخرة نزد له فى حرثه»، (47) هر كس كشتزار آخرت را بخواهد، ما آن را افزون مىكنيم.
كاربرد آزادى و اراده
اراده و آزادى تا آنجا كاربرد دارد كه مىتواند سبب تغيير حكم شرع شود و حكم شرع را به دنبال خود بكشد، براى اثبات اين مطلب، بايد به ارج نهادن شرع به سيره و بناى عقلا، عرف و عادت، سيره متشرعه و اجماع بر برخى از مبانى توجه كرد كه همه نشانگر نقش بسيار مهم آزادى و اراده او در سرنوشت و نظم زندگانى و درك وظيفه شرعى است. بناى عقلا و عرف، نقش بسيار اساسى در بنيان احكام
شرع دارد كه بسيارى از احكام شرع در اصول وفقه بر همين پايه و اساس بنيان نهاده مىشود; مانند: حجيت ظهورات، حجيتخبر ثقه، قراردادهاى اجتماعى، پيمانها، عهدها، ازدواج، خريد و فروش، اجاره صلح، بخشش، تشخيص مفاهيم وارده از شرع، تعيين موضوع و متعلق احكام شرع و ديگر امورى كه در ارتباط با احكام شرع هستند و مىتوانند احكام شرع را تغيير داده و حالت و يا موضوع حكم را عوض نمايند و در نتيجه، حكم شرع نيز عوض شود كه باز كردن اين عنوان و توضيح مطالب ذكر شده نياز به بررسى بسيار زيادى دارد.
اسلام حتى پيروان ساير اديان الهى - اهل كتاب - را نيز به رسميت مىشناسد و به عقيده آنها احترام مىنهد. امام هادى(ع) فرمود: ما مىگوييم; خداوند بندگانش را بر كارهايشان پاداش مىدهد و با آن اراده و اختيارى كه به آنها عنايت فرموده، توانايى انتخاب را به آنها داده است. (48)
فرمود ما مىگوييم، خداوند با قدرت خود، مردم را آفريد و حق انتخاب سرنوشت را به آنها عنايت فرمود. با حق انتخاب، عبادت كردن را از آنها خواسته است و به آنها امر و نهى كرده است و پيروى كردن از آنها (امر و نهى) خواسته و پسنديده است. (49)
از اميرالمؤمنين(ع) پرسيدند، با چه چيز خدايت را شناختى؟ فرمود: با توانايى تميز دادن و حق انتخابى كه خدا به من داده است و با عقلى كه مرا راهنمايى مىكند. (50)
از امام صادق(ع) پرسيدند، چرا خداوند تمامى مردم را خداشناس و پيرو حق نيافريد با اينكه مىتوانست. فرمود: اگر خداوند آنها را مطيع مىآفريد، سزاوار پاداش نبودند. اگر مردم با انتخاب خود اطاعت نكنند، بهشت و جهنم براى چيست؟ خداوند مردم را آفريد و به آنها دستور پيروى داد و از نافرمانى نهى كرد و با فرستادن پيامبران، حجت را تمام كرد و با فرستادن كتابهاى آسمانى عذر آنها را قطع نمود تا مردم، خود اطاعت را انتخاب كنند و سزاوار پاداش شوند و يا نافرمانى را انتخاب كنند تا كيفر شوند. (51)
خلاصه
1- ريشه و مبانى كلامى و فقهى آزادى و حريت در مذهب شيعه سه اصل برائت، عدم ولايت و اراده و اختيار است كه هر سه در مذهب شيعه ثابتشده است.
2- شيعه كه از طرفداران اراده و اختيار در انسان است، عدالت را در خداوند پذيرفته و حسن و قبح ذاتى اشياء را كه با درك مستقل عقل شناخته مىشود، قبول كرده و كارهاى خدا را هدفمند دانسته است.
3- قول به جبر و قول به تفويض باطل است و راه معقول و صحيح، امر بين الامرين است كه قرآن و سنت و عقل نيز آن را مىپذيرد.
4- اراده در انسان از كارهاى بدون واسطه نفس است و نياز به مقدمهاى ندارد.
5- به كارگيرى آزادى براى تمام افراد بشر ممكن نيست و براى نشان دادن بهترين راه به كارگيرى آزادى براى تمام افراد بشر، نياز به قانون است تا بتواند خواستههاى مردم را تعديل و كنترل نمايد و رساترين و جامعترين قانون، قانون الهى است كه توسط پيامبر به بندگان خدا ابلاغ مىگردد.
6- نصب پيامبر و امام از طرف خدا با آزادى بشر مخالفتى ندارد. و به همان دليل كه قانون را خدا بايد وضع كند، پيامبر و امام را نيز خدا بايد نصب كند.
7- معصوم بودن از گناه و خطا در پيامبر و امام، امرى لازم و ضرورى مىباشد كه با دليلقرآنوسنتوعقل به اثبات رسيده است و به همان دليل كه خدا بايد فرد معصوم را به عنوانپيامبراعلامكند، به همان دليل امام معصوم را نيز خدا بايد - توسط پيامبر - اعلام كند.
8- تكاليف الهى با آزادى بشر مخالفتى ندارد و تكليف، همان قانون الهى است كه بايد از طرف خدا ابلاغ شود تا تمام افراد بشر بتوانند به طور مساوى از آزادى بهره گيرند.
9- فقه شيعه با آزادى و حريت انسان مخالفتى ندارد و در اين زمينه بيش از پنجاه قاعده كلى در ارتباط با آزادى و آسانگيرى بر بندگان خدا، وجود دارد.
10- فقه نه تنها با آزادى و اراده انسان مخالفتى ندارد; بلكه آزادى و اراده بشر مىتواند سبب تغيير حكم شرع شود. با اراده انسان موضوع حكم و يا حالت آن تغيير پيدا مىكند و در نتيجه حكم شرع نيز تغيير پيدا مىكند.
پى نوشتها:
1- سيد مرتضى، الذريعة فى اصول الشيعة، انتشارات دانشگاه تهران، شماره1100، ج2، ص809.
2- شيخ طوسى، عدةالاصول، انتشارات موسسه آل البيت، قم، ج2، ص117.
3- شيخ انصارى، فرائد الاصول، انتشارات مصطفوى، قم، 1374 ق، ص202.
4- پيشين، ص203.
5- شيخ انصارى، مكاسب، خط طاهر خوشنويس، تبريز، 1375ق، ص153.
6- عبدالله مامقانى، رساله هداية الانام فى حكم اموال الامام، انتشارات امين التجار حجرى، ص1.
7- سيد عبدالاعلى سبزوارى، مهذب الاحكام، مطبعة الآداب النجف الاشرف، نجف، 1402ق، ج16، ص297.
8- امام خمينى، رساله اجتهاد و تقليد، انتشارات دارالفكر، قم، 1382ق، ص144.
9- امام خمينى، رساله طلب و اراده، انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، 1362ش، ص62.
10- پيشين، ص64.
11- همان، ص66.
12- همان، ص70.
13- همان، ص72.
14- همان، ص72.
15- همان، ص73.
16- همان، ص74.
17- سوره انفال، آيه7.
18- سوره دهر، آيه30.
19- سوره كهف، آيه82.
20- سوره كهف، آيه81.
21- سوره زمر، آيه 42.
22- سوره سجده، آيه11.
23- سوره انفال، آيه50.
24- سوره ابراهيم، آيه27.
25- سوره قصص، آيه105.
26- سوره طه، آيه79.
27- كلينى، اصول كافى، انتشارات اسلاميه، تهران، 1392ق، ج1، ص297، حديث12.
28- همان، ص296، حديث9.
29- همان، ص279، حديث11.
30- سوره روم، آيه30.
31- دكتر محمد عماره، المعتزلة و مشكله الحرية الانسانية، انتشارات المؤسسة العربية للدراسات و النشر، ص188.
32- سوره فجر، آيه99.
33- دكتر محمد عماره، پيشين، ص198.
34- همان، ص198.
35- همان، ص199.
36- سوره اسرا، آيه18 و19.
37- امام خمينى، رساله طلب و اراده، انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، 1362ش، ص152.
38- سوره بقره، آيه185.
39- سوره حج، آيه78.
40- على بن شعبة، تحف العقول، انتشارات مؤسسه اعلمى، بيروت، 1394ق، ص187.
41- سوره انسان، آيه2.
42- سوره بقره، آيه256.
43- سوره انفال، آيه67.
44- سوره آل عمران، آيه145.
45- همان.
46- سوره هود، آيه15.
47- سوره شورى، آيه20.
48- على بن شعبة، پيشين، ص342.
49- همان، ص344.
50- همان، ص345.
51- طبرسى، احتجاج، انتشارات نشر مرتضى، مشهد،1403ق، ص340
... پایان ...
No comments:
Post a Comment