Quran Interactive Recitations - Click below

Monday, December 28, 2009

� Ali Valiyollah Group � ویژه شهادت امام سجاد علیه السلام

 


         

 

***گروه علي ولي الله *** 
 
 
 
 
قال المهدي عليه السلام : فاکثروا الدعاء بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم . براي فرج (من) زياد دعا كنيد، چراكه اين (زياد دعا كردن) خود فرج و گشايش (در كارهاي) شماست
***گروه علي ولي الله ***
 
 

حضرت امام سجاد(ع)

 

اسم مبارك آن بزرگوار علي است و مشهورترين القاب آن حضرت زين العابدين و سجّاد است و مشهورترين كنية او ابامحمد وابوالحسن است. مدّت عمر آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارش پنجاه و هفت سال است زيرا پانزدهم جمادي الاول سال سي و هشت از هجرت به دنيا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت اميرالمؤمنين (ع) است و تقريباً بيست و سه سال به پدر بزرگوار زندگي كرد. پس مدت امامت آن بزرگوار سي و چهار سال است.
حضرت سجّاد (ع) پدري چون حسين دارد و مادرش دختر يزدگرد پادشاه ايران است كه دست عنايت حق بطور خارق العاده اين دختر را به امام حسين مي رساند. شرافت اين زن آن است كه مادر نه نفر از ائمة طاهرين مي شود و چنانچه حسين (ع) اب الائمه است. اين زن نيز ام الائمه است. و اما از نظر فضايل انساني: امام سجّاد (ع) گرچه با اهل بيت عليهم السلام وجه اشتراك در همة فضايل دارند و هيچ فرقي ميان آنان از نظر صفات و فضايل انساني نيست، اما از نظر گفتار و كردار شباهت تامّي به جدشان اميرالمؤمنين عليه السلام دارد.
ايمان امام سجاد (ع)
اميرالمؤمنين (ع) در دعاي صباح مي گويد: يا من دل علي ذاته بذاته.
«اي كسي كه برهان وجود خود هستي.»
حضرت سجّاد نيز در دعاي ابوحمزة ثمالي مي گويد: بك عرفتك وانت دللتني عليك وعويني اليك ولولا انت لم أدرما انت.
«تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودي مرا بر خودت و دعوت نمودي به خودت و اگر نبودي، ترا نمي شناختم.»
اين گونه كمات منتهاي ايمان را مي رساند و اين همان ايمان شهودي است كه اميرالمؤمنين مي فرمايد: لو كشفت لي الغطاء ما ازددت يقينا.
«اگر بر فرض محال ممكن بود خدا را بر اين چشم ظاهري ديد و مي ديدم بر يقين من كه الآن به ذات مقدس حق دارم افزوده نمي شد.».
علم امام سجّاد (ع)
اگر اميرالمؤمنين عليه السلام مي گويد: «از من بپرسيد هرچه مي خواهيد كه به خدا قسم تمام وقايع را تا روز قيامت مي دانم، حضرت سجاد نيز مي گويد: «اگر نمي ترسيدم كه مردم در حق ما غلوّ كنند، وقايع را تا روز قيامت مي گفتم.»
تقواي امام سجاد (ع)
اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمود: والله لو اعطيت الاقاليم السبعة وما تحت افلا كها علي ان اعصي في نملة اسلبها جلب شعيرة ما فعلت.
«به خدا قسم اگر تمام عالم هستي را به من دهند كه به مورچه اي ظلم كنم و بيجهت پوست جوي را از دهان آن بگيرم، نمي كنم.»
حضرت سجّاد نيز مي فرمود:
تعصي الاله وانت تظهر حبّه                                    هذا لعمري في الفعال بديع
لو كنت تظهر حبه لأطعته                                      ان المحب لمن يحب مطيع
«خداوند را معصيت مي كني و ادعا مي كني كه او را دوست داري. به جان من اين ادعا از عجايب امور است. اگر راستي خدا را دوست داشتي او را اطاعت مي كردي، زيرا محّب هميشه مطيع محبوب است.»
در اين اشعار نيز امام سجاد مي گويد محال است كه خداوند را معصيت كنم، زيرا او را دوست دارم.
عبادت امام سجاد (ع)
دربارة اميرالمؤمنين گفته شده است كه روزها به ايجاد باغ و قنات براي فقرا و محتاجين مشغول بود، و تا به صبح عبادت مي كرد. حضرت سجّاد نيز چنين بود چه بسيار باغها و قنوات كه به دست ايشان براي ديگران آباد يا ايجاد شد. عبادت و سجدة او به حدي بود كه به زين العابدين و سجّاد ملقّب شد.
از رسول اكرم روايت شده كه روز قيامت خطاب مي شود: «كجا است زين العابدين؟» و مي بينم كه فرزندم علي بن الحسين جواب مي دهد و مي آيد. از امام باقر روايت شده كه: «پدرم را مي ديدم كه از كثرت عبادت پاهاي او ورم كرده، و صورت او زرد، و گونه هاي او مجروح، و محل سجدة او پينه بسته بود.»
سخاوت، فتوت و رأفت امام سجّاد (ع)
در تاريخ است يكي از كارهاي اميرالمؤمنين (ع) اداره كردن فقرا بطور مخفيانه بوده است. اميرالمؤمنين شبها خوراك، پوشاك و هيزم به خانة بينوايان مي برد، و آن بينوايان حتي نمي دانستند كه چه كسي آنها را اداره مي كند. همچنين ميان مورخين مشهور است كه امام سجاد (ع) چنين بوده است.
راوي مي گويد: در محضر امام صادق (ع) بوديم كه از مناقب اميرالمؤمنين (ع) صحبت شد و گفته شد هيچ كس قدرت عمل اميرالمؤمنين را ندارد و شباهت هيچ كس به اميرالمؤمنين، بيشتر از علي بن الحسين نبوده است كه صد خانواده را اداره مي كرد. شبها گاهي هزار ركعت نماز مي خواند.»
از طريق اهل تسنن روايت شده است كه چون حضرت سجاد شهيد گشت روشن شد كه آن حضرت صد خانواده را بطور مخفي اداره مي كرده است.
زهد امام سجّاد (ع)
چنانچه اميرالمؤمنين (ع) زاهد به تمام معني بوده است و دلبستگي به مالي و به كسي جز به خداي متعال نداشته است. همچنين بوده است امام سجاد (ع). لذا به اصحاب خود سفارش مي فرمود: اصحابي، اخواني، عليكم بدار الآخرة ولا اوصيكم بدار الدنيا فانكم عليها وبها متمسكون اما بلغكم ان عيسي عليه السلام قال للحواريين. الدنيا قنطرة فاعبروها ولا تعمروها. وقال: من يبني علي موج البحر داراً؟ تلكم الدار الدنيا ولا تتخذوها قراراً.
«اي ياران من، برادران من، مواظب خانة آخرت باشيد من سفارش دنيا را به شما نمي كنم زيرا شما بر آن حريص هستيد و به آن چنگ زده ايد. آيا نشنيده ايد كه حضرت عيسي به حواريون مي گفت: دنيا پل است، از روي آن بگذريد و به تعميرش نپردازيد! چه كسي روي موج آب خانه مي سازد؟ موج دريا اين دنيا است، به آن دلبستگي نداشته باشيد.»
شجاعت اميرالمؤمنين (ع)
شجاعت اميرالمؤمنين (ع) زبانزد خاص و عام است. و اگر گفتار امام سجاد (ع) را در مجلس ابن زياد و در مجلس يزيد و مخصوصاً خطبة آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگيريم شجاعت اين بزرگوار نيز بر ما روشن مي شود.
اميرالمؤمنين شجاعت خود را در ميدان براي افرادي مثل عمروبن عبدود و مرحب خيبري به كار مي برد و فرزند گرامي او امام سجّاد، شجاعت را در مجلس ابن زياد و مجلس يزيد و روي منبر در مسجد شام به كار برده است.
سياست امام سجّاد (ع)
اميرالمؤمنين به اقرار همة مورخين از سنّي و شيعه پاسدار اسلام بود و رأي و تدبير او فوق العاده مفيد بود، چنانكه عمر بيشتر از هفتاد مورد گفته است: لولا علي لهك عمر، يعني: «اگر علي نبود عمر هلاك شده بود.»
امام سجاد عليه السلام در مدت سي و پنج سال پاسدار شيعه بود. مورخين معتقدند كه تدبير امام سجّاد، مدينه را و بسياري از شيعيان را از دست كساني چون يزيد و عبدالملك مروان نجات داد.
حلم امام سجاد (ع)
دربارة اميرالمؤمنين گفتاري نقل شده و ايشان فرمودند: «برآدم بيخردي گذشتم كه به من بد مي گفت. از او صرف نظر كردم گويي كه او حرفي نزده است.» دربارة امام سجاد نيز گفتاري نقل شده است و ايشان فرمودند: «بر كسي گذشتم كه به من بد مي گفت. بدو گفتم كه اگر راست مي گويي خداوند متعال مرا رحمت كند، و اگر دروغ مي گويي خدا تو را بيامرزد!»
تواضع امام سجاد (ع)
آن حضرت با فقرا مي نشست، با آنان غذا مي خورد، از آنان دلجويي مي كرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود، براي آنان كار مي كرد و از آنان پذيرايي مي نمود، و دربارة آنان به ديگران سفارش مي كرد.
تاريخ نويسان اقرار دارند كه امام سجاد (ع)، دوست داشت فقيران، يتيمان و بينوايان سر سفره اش باشند و با آنها بنشيند، غذا براي آنها آماده كند و حتي غذا در دهن آنان بگذارد.
فصاحت و بلاغت امام سجّاد (ع)
فصاحت به معني خوب سخن گفتن، مجاز، كنايه، لطايف و مثالها را به كار بردن است. و بلاغت سخن خوب گفتن، بجا سخن گفتن، از طول كلام بي فايده پرهيز داشتن است. فصاحت و بلاغت اميرالمؤمنين مورد اقرار همه است آنچنانكه دربارة نهج البلاغه گفته شده:
دون كلام الخالق وفوق كلام المخلوق.
«پايين تر از كلام خالق و بالاتر از كلام مخلوق است.»
امام سجّاد صحيفة كامله سجاديه را به جهان عرضه داشت. صحيفه اي كه چون آن نيامده و نخواهد آمد. صحيفه اي كه در ضمن دعا، معارف اسلام، سياست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعيات اسلام، حقانيت شيعه، حقانيت اهل بيت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقيقت، و بالاخره يك دوره معارف اسلامي را آموزش مي دهد. صحيفه اي كه محققين اسم آن را اخت القرآن، انجيل اهل بيت، زبور آل محمد نهاده اند. صحيفه اي كه ابلهي با فصاحت ادعا كرد كه مي تواند چون آن بياورد چون قلم به دست گرفت و نتوانست، دق كرد و مرد.
جهاد امام سجاد (ع)
اميرالمؤمنين عليه السلام بزرگترين مجاهد اسلام است كه توانست اسلام را از دست كفار و مشركين نجات دهد. ولي فرزندش امام سجّاد گرچه در كربلا كشته نشد اما وجودش، بقايش و اسارتش عامل بقاي اسلام بوده است. قيام ابي عبدالله الحسين (ع) درختي بود كه در كربلا كاشته شد و آبياري و به ثمر رساندن و نگاهداري از آن به دست امام سجاد (ع) به دست زينب كبري انجام گرفت.
تدبير امام سجاد در اسارت، گريه هاي امام سجاد در مدينه، نوحه خواني و روضه خوانيهاي آن حضرت در مدت سي و پنج سال سخنرانيش، به موقع جهادي بود فوق العاده مفيد و ثمربخش كه تحليل سياسي تاريخ، اين مطالب را نشان مي دهد.
عفو و جوانمردي امام سجّاد (ع)
اگر تاريخ دربارة اميرالمؤمنين (ع) مي گويد كه چگونه از ابن ملجم مواظبت كرد و هنگامي كه ظرف شيري را براي حضرت مي آوردند نيمي را مي خورد و نيم ديگر را براي او مي فرستاد، و دربارة او وصيّت و سفارش فراوان نمود، دربارة امام سجّاد نيز منقول است كه: فرماندار مدينه كه دل امام سجاد را خون كرده بود، از طرف عبدالملك مروان معزول شد و امر شد كه او را به درختي ببندند و مردم بيايند و به او توهين كنند. امام سجاد (ع) اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود كه مبادا به او توهين شود! امام سجاد نزد او رفت و او را دلداري داد و نزد عبدالملك مروان وساطت او را كرد كه از اين خواري نجات يابد.
آن فرماندار معزول مي گفت از علي بن الحسين و يارانش ترس دارم زيرا به آنها ظلم بسيار كردم.
ابهت و شخصيت امام سجّاد (ع)
دربارة اميرالمؤمنين (ع) گفته شده كه بسيار متواضع بود، ولي بزرگي شخصيّت آن بزرگوار ميان همه محفوظ بود. همچنين است فرزند عزيزش امام سجاد (ع).
در تاريخ ضبط است كه هشام بن عبدالملك به حج آمده بود و كثرت جمعيت مانع شدكه حجر الاسود را استلام كند. پس در گوشه اي براي او فرشي انداخته و نشسته بود كه امام سجّاد وارد طواف شد و وقتي به حجر الاسود رسيد، مردم كنار رفتند و حضرت مكرّر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. يكي از اطرافيان پرسيد: اين مرد كيست كه مردم چنين به او احترام دارند؟ هشام تجاهل كرد و گفت نمي دانم. فرزدق آنجا بود، في البداهة قصيدة مفصلي دربارة امام سجاد سرود. ما چند بيت از آن قصيده را مي آوريم: تمام قصيده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است:
هذا الذي تعرف البطحاء وطاته                           والبيت يعرفه والحل والحرم
ما قال لاقط الا في تشهده                                 لولا التشهد كانت لانه نعم
يغضي حياء ويغضي من مهابته                       فما يكلم الا حين يبتسم
من معشر حبهم دين وبغضهم                  كفر وقربهم منجي ومقتصم
مقدم بعد ذكر الله ذكرهم                      في كل فرض ومختوم به الكلم
«اين مردي است كه حجاز، خانة خدا، حل، حرم او را مي‌شناسند.
نه، در كلامش نيست ـ حاجت سائل را هميشه برآورده مي كند جز در تشهد ـ كه لا اله الا الله مي گويد. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، هميشه آري بود: هنگام برخورد با مردمان چشمها را فرو مي بندد براي آنكه حيا دارد، و ديگران چشم فرو مي بندد به جهت ابهتي كه او دارد. و سخن با او نمي گويند مگر كه آن بزرگوار تبسّم كند. روز قيامت حب آنها دين است و بغض آنها كفر است و قرب و نزديكي به آنان پناه و نجات انسانها است. در نمازها ياد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چيزي است بعد از اسم خداي متعال. و نمازها به اسم آنان تمام مي شود ـ يعني در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهل بيت است و آخر مطلب كه در تشهد آخر گفته مي شود باز اسم اهل بيت است. گفته شده كه فرزدق به اين اشعار آمرزيده شده است و به گفتة جامي اگر اهل عالم به اين اشعار آمرزيده شوند جا دارد.
زندگي امام سجاد (ع)
مي دانيم زندگي اميرالمؤمنين (ع) پر تلاطم بود در نهج البلاغه مي فرمايد: صبرت وفي العين قذي وفي الحلق شجي. يعني: «صبر نمودم در مصايب نظير كسي كه خاري در چشم و استخواني در گلو داشته باشد.» ولي زندگي امام سجّاد عليه السلام از زندگي اميرالمؤمنين عليه السلام بسيار پرتلاطم تر بود. آن حضرت در بحبوحة جنگ صفين به دنيا آمد: در زمان معاويه و آن جناياتش پرورش پيدا كرده. معاويه را با كشتارهاي دسته جمعي شيعيان، با اشاعة سبّ اميرالمؤمنين در خطبه ها و بعد از نمازها ديده است. بعداً حماسة كربلا و اسارت، كه هر روزي از آن چند بار مرگ است، مجلس ابن زياد و مجلس يزيد را با اهل بيت پدرش پشت سر نهاد. قضية حره كه ننگي است بر دامن مسلمانان را مشاهده كرد.
يزيد سال دوم سلطنت، شخصي را با پنج هزار لشگر به مدينه فرستاد و دستور قتل عام داد و سه روز مدينه را براي لشگريان خود مباح اعلام نمود.
او شاهد قضية عبدالله بن زبير است ـ كه همة بني هاشم و من جمله محمد بن حنفيه را در شعب ابي طالب جمع نمود كه بسوزاند و چون دشمن رسيد موفق نشد ـ شاهد مروان بن حكم بود كه دشمن سرسخت اهل بيت بود. شاهد حكومت عبدالملك مروان با فرماندارش حجاج بن يوسف ثقفي است. زنداني زندان حجاج بن يوسف است كه در ميان بياباني، پنجاه هزار زنداني در آن زندان بود و دميري در حياة الحيوان مي گويد خوراك آنها دو قرصه نان بود كه بيشتر آن خاكستر بود. شاهد كشتار بيشتر از صد هزار نفر بود به جرم دوستي با اهل بيت. پنجاه و هفت سال در اين دنيا زندگي كرد ولي هر روز از آن براي آن بزرگوار قتلگاهي بود.
والسلام عليه يوم ولد ويوم استشهد ويوم يبعث حياً.
 
 
 
شهادت حضرت زين العابدين امام سجاد عليه السلام تسليت باد
Upgrade your email
 with 1000's of cool animations
Upgrade your email with 1000's of cool animations
Upgrade your email with
 1000's of cool animations
Upgrade

 your
 email with 1000's of cool animations
Upgrade your email with 1000's of cool animations
Upgrade your email with 1000's of cool animations

خطبه امام سجاد (ع ) در مسجد دمشق
در ايـامـى كه اهل بيت امام حسين (ع ) در شام به سر مى بردند يزيد مجلسى در مسجد ترتيب داد وخطيبى را به منبر فرستاد تا از حسين بن على (ع ) و پدر بزرگوارش على (ع ) بدگويى كند.
خـطـيـب به منبر رفت و تا توانست به آن دو بزرگوار ناسزا گفت و در مدح يزيد و پدرش معاويه سـخنان بيهوده گفت امام سجاد (ع ) كه در مجلس حضور داشت بانگ برآورد و فرمود: واى بر تو اى خـطـيـب ! بـه بهاى خشم الهى , رضاى مخلوق را خريدى و جايگاه خويش در آتش مهيا كردى آنگاه رو به يزيد كرده فرمود: اى يزيد! به من اجازه بده بر بالاى اين چوبها روم و سخنانى بگويم كه خـدا را خوش آيد و اهل مجلس را اجر و پاداشى باشد يزيد, مخالفت كرد ولى مردم به او گفتند او را اجازه بده چه بسا چيزى براى گفتن داشته باشد.
يزيد گفت : اگر او به منبر رود تا من و خاندان ابوسفيان را رسوا نكند پايين نخواهد آمد.
گفتند: آخر او چه مى تواند بگويد؟ .
گفت : او از خاندانى است كه علم و دانش با جانشان در آميخته .
ولى مردم همچنان اصرار مى كردند تا يزيد ناچار شد اجازه دهد.
حـضـرت بـه منبر رفت نخست سپاس و ستايش خداى به جا آورد, آنگاه خطبه اى خواند كه قلبها رالرزاند و چشمها را گرياند.
بخشى از بيانات آن حضرت اين است :.
اى مـردم بـه مـا شـش چيز داده شده و با هفت چيز ديگر بر ساير مردم برترى يافته ايم : به ما علم وبـردبـارى و سـخـاوت و فـصـاحـت و شـجـاعت و محبت در قلوب مؤمنين را داده اند و سر آمد دگرانيم , زيرامحمد پيامبر (ص ) برگزيده از ماست صديق اين امت (على ((ع ))) از ماست , جعفر طيار از ماست , حمزه شير خدا و رسول از ماست , فاطمه بتول بانوى زنان عالم از ماست و دو سبط اين امت آقاى جوانان بهشتى از ما هستند هركسى مرا مى شناسد, مى شناسد و هر كسى نمى شناسد حـسـب و نـسـبم را برايش مى گويم : من فرزند مكه و منايم , من فرزند زمزم و صفايم , من فرزند كـسـى هستم كه زكات را با رداى خويش حمل مى كرد من پسر بهترين كسى هستم كه در جهان لباس پوشيد, من پسر بهترين كسى هستم كه با كفش يا پاى برهنه راه رفت , من پسر بهترين كسى هـسـتـم كـه طـواف كرد و سعى به جا آورد, من پسربهترين كسى هستم كه حج گزارد و لبيك گفت من پسر كسى هستم كه با براق به هوا برده شد, من پسركسى هستم كه از مسجد الحرام به مـسـجـد اقـصـى بـرده شـد ـ مـنزه باد آن كه او را برد ـ, من پسر كسى هستم كه جبرئيل او را تا سـدرة الـمـنتهى برد, من پسر كسى هستم كه نزديك و نزديك تر شد تا به اندازه دو كمان ياكمتر فـاصـلـه داشت , من پسر كسى هستم كه امام جماعت فرشتگان آسمان شد, من پسر كسى هستم كـه خـداى بـزرگ بـه او وحى فرستاد, من پسر محمد مصطفايم , من پسر على مرتضايم , من پسر كـسـى هـستم كه در راه احياى لا اله الا اللّه مبارزه كرد, من پسر كسى هستم كه در ركاب رسول خدا با دو شمشيرجنگيد, با دو نيزه نبرد كرد, دوبار هجرت كرد, دوبار بيعت كرد, به دو قبله نماز آورد, در بـدر و حـنـين جنگيد و يك لحظه كفر نورزيد من پسر بهترين مؤمنين و وارث پيامبران كـوبـنده كافران , سيد و سالارمسلمانان و مجاهدين , زنيت عابدين , تاج سر گريه گنندگان (از خوف خدا) صبورترين مردم , برترين پيشوا از آل ياسين و از خاندان رسول پروردگار عالميانم .
حـضـرت هـمچنان در معرفى خود سخن مى راند و مى فرمود من , من , تا صداى گريه و زارى از مـجـلـس بـرخاست يزيد به هراس افتاد, ترسيد آشوبى به پا شود, به مؤذن دستور داد اذان بگويد, مؤذن در بين كلام حضرت اذان گفت حضرت ساكت شد.
مـؤذن گـفـت : اللّه اكـبـر حضرت فرمود: بزرگ است بسيار بزرگ , قابل مقايسه نيست , با حواس درك نمى شود, چيزى از خدا بزرگتر نيست .
مـؤذن گـفـت : اشـهـد ان لا اله الا اللّه حضرت فرمود: مو, پوست , گوشت , خون مغز و استخوان من شهادت مى دهد كه جز او خدايى نيست .
مـؤذن گـفت : اشهد ان محمدا رسول اللّه حضرت از بالاى منبر رو به يزيد كرد و فرمود: اى يزيد! اين محمد جد من است يا جد تو؟
اگر بگويى جد توست دروغ گفته اى و اگر بگويى جد من , پس چرا عترت و خاندان او را كشتى ؟

 
 
پارسايى و دعا

 

حضرت امام زين العابدين(عليه السلام)
:
 
ما مِنْ شَىْء أَحَبُّ إِلَى اللّهِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْن وَ فَرْج وَ ما مِنْ شَىْء أَحَبُّ إِلَى اللّهِ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ:
 
چيزى نزد خدا، پس از معرفت او، محبوبتر از پارسايى شكم و شهوت نيست، و چيزى نزد خدا محبوبتر از درخواست كردن از او نيست.

امام سجاد (ع) :
كسي كه براي او دانشمند  پند دهنده و راهنمايي كننده اي نباشد هلاك مي شود .

بيست و سه خصلت از صفات جميله ي امام زين العابدين «عليه السّلام»
 
     * حمران بن اعين از امام باقر عليه السلام نقل مي كند كه حضرت سجاد عليه السّلام اول: شبانه روز هزار ركعت نماز مي گذاشت، مثل امير المؤمنين عليه السّلام پانصد نخل خرما داشت پاي هر نخلي دو ركعت نماز مي خواند. دوم: در حال نماز رنگش تغيير مي كرد، سوم: مانند بنده ي ذليلي كه در برابر سلطان با عظمتي باشد به نماز مي ايستاد، چهارم: بدنش در حال نماز   مي لرزيد، پنجم: مثل كسي نماز مي خواند كه نماز آخرش را مي خواند، ششم: روزي در حال نماز ردا از يك شانه اش افتاد با همان حال نماز را تمام كرد، يكي از اصحاب پرسيد: چرا ردا را صاف نكردي؟ فرمود: مي داني در برابر چه كسي بودم؟ چيزي از نماز بنده قبول نمي شود جز آنچه با حضور قلب باشد. سائل گفت: پس ما هلاك شديم. فرمود: هرگز! خدا نقصها را به وسيله ي    نافله ها جبران مي كند. هفتم: شب تاريك انباني پر از كيسه هاي درهم و دينار و گاهي غذا يا هيزم به دوش مي كشيد و بر در خانه ي مستمندان مي برد، در را مي زد، هر كه از خانه بيرون مي آمد به او مي داد و مي رفت. هشتم: هنگام عطاي به فقير صورت را مي پوشاند كه او را نشناسد، فقرا از وفات آنجناب فهميدند مسكين نو از شب، علي بن الحسين بوده. نهم: چون بدن مباركش را روي تخت غسالخانه نهادند ديدند پشت مباركش چون سر زانوي شتر برآمده. و اين اثر بارهايي بود كه به دوش مي كشيد و به در خانه ي مستمندان مي برد. دهم: روزي روپوشي از خز (خز حيواني است كه از پوست آن جامه ي زمستاني تهيه مي شده) به دوش مباركش بود، در راه سايلي رسيد و در روپوش آويخت، حضرت جامه ي قيمتي را رها كرد و رفت. يازدهم: لباس خز را زمستان مي خريد، تابستان مي فروخت و پولش را تصدق مي داد. دوازدهم: روز عرفه چشمش افتاد به جمعيتي كه گدايي مي كردند، فرمود: واي بر شما، چنين روزي از غير خدا سؤال مي كنيد؟ اين روزها چنان لطف حق همگاني است كه اميد مي رود شامل حال جنين ها در شكم مادران هم بشود و خوشبخت گردند. سيزدهم: از غذا خوردن با مادر خودداري مي كرد، گفتند: يا ابن رسول الله شما از همه با مادرتان نكوكارتريد، چرا با او هم خوراك نمي شويد؟ فرمود: دوست ندارم   لقمه اي را بردارم كه مادرم به آن نظر داشته باشد. چهاردهم: مردي عرض كرد: يا ابن رسول الله من براي خدا شما را سخت دوست دارم. حضرت عرض كرد خداوندا ! پناه بر تو كه مرا در راه تو دوست داشته باشند و تو خود مرا دشمن بداري. پانزدهم: بيست سفر در راه حج بر شتري سوار شد و يك تازيانه بر او نزد، چون شتر مرد دستور داد به خاكش سپارند تا طعمه درندگان نشود. پانزدهم: از كنيزي شرح حال آنجناب را پرسيدند، گفت: مختصر بگويم يا مفصل؟ گفتند: مختصر، گفت: هيچ روز غذا برايش نبردم، و هيچ شب بستر برايش نگستردم. هفدهم: روزي به جمعي رسيد كه غيبت او مي كردند. ايستاد و فرمود: اگر راست مي گوييد خدا مرا بيامرزد و اگر دروغ  مي گوييد خدا شما را بيامرزد. هجدهم: اگر كسي براي طلب علم خدمتش مي رسيد مي فرمود: آفرين به كسي كه يغمبر صلّي الله عليه و آله و سلّم سفارش او را كرده. نوزدهم: صد خانوار از فقراي مدينه را اداره مي كرد. بيستم: خرسند مي شد كه يتيم و نابينا و زمينگير و مسكين و بيچاره و بر سر سفره اش حاضر شود و با دست مبارك به آنان غذا مي داد، و هر كدام عايله داشتند براي عايله شان هم مي فرستاد. بيست و يكم: هيچ غذايي نمي خورد مگر اين كه اول همان اندازه صدقه مي داد. بيست و دوم: سالي هفت پوست از هفت موضع سجده اش جدا مي شد كه از كثرت نماز اين موضع پينه مي كرد چون از دنيا رفت آن پينه ها را با وي دفن كردند. بيست و سوم: بيست سال بر پدر بزرگوارش گريست، هيچ غذايي جلوش نمي گذاشتند جز اين كه گريه مي كرد، يكي از غلامان گفت: يا ابن رسول الله اندوه شما به آخر نرسيده؟ فرمود: واي بر تو يعقوب دوازده پسر داشت، يكي را خدا از جلو چشمش برد، از بس گريست چشمانش نابينا و موي سرش سفيد و كمرش خم شد با اين كه پسرش زنده بود، من به چشم خود ديدم كه پدر و برادر و عمويم با هفده تن ديگر از بستگانم كشته روي خاك افتاده اند، با اين وصف چگونه   غصه ام پايان پذيرد؟
 
از كتاب نصايح آيت الله مشكيني
 
حضرت امام سجاد (سلام الله تبارك و تعالي عليه و آله) فرمودند
 
«إِيّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الْكَذّابِ، فَإِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ السَّرابِ يُقَرِّبُ لَكَ البَعيدَ وَ يُبَعِّدُ لَكَ الْقَريبَ. وَ إِيّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الْفاسِقِ فَإِنَّهُ بايَعَكَ بِأُكْلَة أَوْ أَقَلَّ مِنْ ذلِكَ. وَ إِيّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الْبَخيلِ فَإِنَّهُ يَخْذُلُكَ فى مالِهِ أَحْوَجَ ما تَكُونُ إِلَيْهِ. وَ إِيّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الاَْحْمَقِ، فَإِنَّهُ يُريدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ. وَ إِيّاكَ وَ مُصاحَبَةَ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ، فَإِنّى وَجَدْتُهُ مَلْعُونًا فى كِتابِاللّهِ
 
ـ مبادا با دروغگو همنشين شوى كه او چون سراب است،  دور را به تو نزديك كند و نزديك را به تو دور نمايد
.ـ مبادا با فاسق و بدكار همنشين شوى كه تو را به يك لقمه و يا كمتر بفروشد
.ـ مبادا همنشين بخيل شوى كه او در نهايتِ نيازت بدو، تو را واگذارد
.ـ مبادا با احمق رفيق شوى كه چون خواهد سودت رساند، زيانت مىزند
.ـ مبادا با آن كه از خويشان خود مىبرد، مصاحبت كنى كه من او را در قرآن ملعون يافتم
 
سيره و سخن پيشوايان - سيد رضا صدر
توجّه به قدرت و قرب خدا
 

حضرت امام زين العابدين(عليه السلام)
:
   
خَفِ اللّهَ تَعالى لِقُدْرَتِهِ عَلَيْكَ وَ اسْتَحْىِ مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْكَ:
 
از خداى متعال به خاطر قدرتش بر تو بترس، و به خاطر نزديكىاش به تو، از او شرم و حيا داشته باش.
پذيرش عذر ديگران
 

حضرت امام زين العابدين(عليه السلام)
:
 
إِنْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ يَمينِكَ ثُمَّ تَحَوَّلَ إِلى يَسارِكَ وَ اعْتَذَرَ إِلَيْكَ فَاقْبَلْ عُذْرَهُ
 
اگر مردى از طرف راستت به تو دشنام داد و سپس به سوى چپت گرديد و از تو عذرخواهى نمود، عذرش را بپذير.
  
سيره و سخن پيشوايان-سيد رضا صدر
قالَ الاِْمامُ السَّجّادُعليه السلام :
 
«ما مِنْ شَىْء أَحَبُّ إِلَى اللّهِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْن وَ فَرْج وَ ما مِنْ شَىْء أَحَبُّ إِلَى اللّهِ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ.»:

چيزى نزد خدا، پس از معرفت او، محبوبتر از پارسايى شكم و
شهوت نيست، و چيزى نزد خدا محبوبتر از درخواست كردن از او نيست.

امام سجاد (ع) :
حكمت و دانش را از هر كس كه بيان كرد بپذيريد ، گرچه خود بدان عمل نكند .
امام سجاد (ع) :
مجالست شايستگان ، آدمي را به شايستگي فرا مي خواند و آداب دانشمندان بر خرد مي افزايد و فرمانبرداري از فرمانروايان (عادل) كمال عزت است و بهره گيري از مال كمال مروت مي باشد .
امام سجاد (ع) :
اي عمه ، آرام باش كه گذشته عبرت آينده است ، سپاس خداي را كه تو بانويي هستي ، معلم نديده عالم و مكتب نديده فهيم و آگاه .
 
Upgrade
 your
 email with 1000's of cool animations
Upgrade your email with 1000's of cool animations
Upgrade your
 email with 1000's of cool animations
    
 
 
 
اشهد ان عليا ولي الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان عليا ولي الله
ذكر علي عباده
 

اشهد ان لا اله الا الله

اشهد ان محمدا رسول الله

اشهد ان عليا ولي الله

  

گروه علی ولی الله
Upgrade
 your email with 1000's of
 cool

 animations
 گروه مكتب المهدي
( مديران گروه علي ولي الله )
Upgrade your email with 1000's of


 cool
 animations
Upgrade your email with 1000's of cool animations
Upgrade your email with 1000's of cool animations




__._,_.___
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین و الائمه المعصومین علیهم السلام

http://groups.yahoo.com/group/Ali_valiyollah

به دوستداران اميرالمومنين علي (ع) بشارت رستگاري باد.از شما بزرگواران دعوت مي شود تحقيقات و مطالب و آيات و روايات پيرامون ايشان و سلاله پاكش را براي اين گروه ارسال دارند تا شيعيان ايشان از آن بهره مند گردند . از آنجا كه گروه آزاد است خواهشمند است در ارسال مطالب دقت فرماييد
     التماس دعا
دوستداران اهل بيت عصمت و طهارت
.

__,_._,___

No comments:

Post a Comment

Blog Archive